هر لحظه، نگاهم را از تو پنهان می کنم
تا که مایه ی اشعارم گردی و شیدایم کنی!
هر لحظه، خنده هایم را پنهان می کنم،
تا که لبخندی برایم بفرستی از لب های خیس ات و
داستان دوست داشتنت را ادامه دهی،
و با حرف هایت عمر دوباره ام دهی...
هر لحظه، زیبایی ام را پنهان می کنم،
تا که ببینم چگونه توصیفم می کنی!
آیا به گلزار تشبیه ام می کنی و
گلی سرخ برایم می فرستی یا نه!
چون تو را می خواهم برای یک زندگی خوب!
چون تو را می خواهم برای غمگساری یک دل غمگین!.
شعر: شنو محمد زاخو
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR