روحم می سوزد، مانند رقص شیره انجیر، بر پوست تن. در رگ هایم جاری است، شراره های آتش. روح سرکشم، در اسارت تن درآمده، گوشه نشین این قفس؛ دیگر در کالبد تن نمی گنجد. شوق رهایی دارد، پرواز، آزادی.
عکس نوشته روحم می سوزد مانند رقص شیره...
این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.