آیا تا به حال دیده ای
که نیمه ای از درخت شاتوتی را
ایستاده بُبُرند و خشک نشود،
و همچون گذشته شاتوت بدهد؟!
آیا تا به حال دیده ای
یک بالِ پرنده ای را
در حال پرواز بکنند و
او تعادلش را از دست ندهد و
همچنان به پرواز ادامه دهد.
من که ندیدم
تار با یک تارش بنوازد...
چه ارژمند است،
زنی که پرنده ای میان سینه هایش لانه ساخته باشد و
و همچنان کودکش را
نازدانه به آغوش بِکشد.*
-----------
* اشاره به همسرش که سرطان سینه گرفته بود.
شعر: صالح بیچار
ترجمه: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR