در آستانه ی آغوشت فعل...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

در آستانه ی آغوشت ،
فعل نبودن را صرف کردی ،
ومن ،
دل را به فردای نیامده سپردم
وایمان آوردم
به فصل سرد
آخرین فنجان دلتنگی هایم را نوشیدم .

نسرین حسینی
ZibaMatn.IR
سپید بخوانید
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

شعر از فقدان و ناامیدی می‌گوید. گوینده در آستانه‌ی آغوش معشوق، با نبودنش روبرو شده و امیدش را به آینده‌ای نامعلوم گره زده است. او با پذیرفتن فصل سرد تنهایی، آخرین تلخی‌های دلتنگی را می‌نوشد. این، تصویر غمگینی از عشق از دست رفته و تسلیم به سرنوشت است.

ارسال متن