به دست یارسپردم همه سود و...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن رهائی روحانی
- به دست یارسپردم همه سود و...
به دست یارسپردم همه سود و زیان
شدم رها ز جهان، بیغم و بیفغان
ز موج حادثه دیگر نترسید دلم
که دید دست خدا را به هر جا، نشان
اگرچه عدم زد در مسیر لبخندزمان
نگاه لطف خدا بود مرا سایبان
چه خوش بود دل آنکس که جان را سپرد
به آنکه میدهد از غیب، رزق و امان
دل شکسته اگر شد، به او دادمش
به مهر اوست که مرهم بر آن زد روان
نهال صبر نشاندم به خاک دلم
که بار داد ز لطفش، نه از آب و نان
به چشم اهل یقین، هر چه آید نکوست
که حکمت است، اگر درد باشد، اگر جهان
نبودهام به جهان بیپناهی دمی
که سایهاش شد پناهم، زِ آغاز آن
به لطف اوست اگر شعلهای در دلم
به شوق وصل، نسوزد در این امتحان
نوشتهام همه را از دل و جان به شعر
که باشد این غزل آخر، نشان از جهان
به نام او که دلم را سرودن آموخت
سپردهام دل با به شعرم به لطفش، چنان
آتیه بپرست ربی که جهان را پر از صفا کرده
که قلم را به عشق رب پر از از نوا کرده