بعضی سخن چو نقش به دل...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

بعضی سخن، چو نقشِ به دل، جاودانه شد
چندین‌ بَراره شنیدنِ آن، عاشقانه شد
بگذشت لحظه‌ای، که هنوزش نفس زند
در خاطرم چو آینه، آن صحنه خانه شد
یک‌بار گفت و رفت، ولی حرف او هنوز
در گوش جان، چو زمزمه‌ای محرمانه شد
دیدم هزار بار، در آیینه‌ی خیال
لحظه‌ که بود ولی نیست، و جاودانه شد
دل را چه چاره از غمِ تکرار خاطره؟
وقتی گذشته نیز، غمِ هر شبانه شد
شاید خطای دل بود و شاید هوای او
اما دل از هوای خودش، بی‌بهانه شد
می‌رفت و ردّ پای نگاهش نمی‌گذشت
در چشم من، تمام جهانش نشانه شد
باران گرفت و یاد تو افتاد بر دلم
اشکی که ریخت، مثل تو هم بی‌زمانه شد
حالا منم، منم، دل تنها، غریبِ شب
حرفی که مانده بود به لب، عاشقانه شد

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط
ارسال متن