متن آرامش دردناک

بُرد نامت را کسی،

یادت!!!

تمام دلم را لرزاند

پشت پنجره‌‌ی حنجره‌ی تنهایی
یک نفر
دارد آه می‌کشد آرام
نم نم باران
می‌نوازد گونه‌های خیسش را
و بغضی سرد
می‌فشارد گلوی خسته‌اش را سخت...

بعضی سخن، چو نقشِ به دل، جاودانه شد
چندین‌ بَراره شنیدنِ آن، عاشقانه شد
بگذشت لحظه‌ای، که هنوزش نفس زند
در خاطرم چو آینه، آن صحنه خانه شد
یک‌بار گفت و رفت، ولی حرف او هنوز
در گوش جان، چو زمزمه‌ای محرمانه شد
دیدم هزار بار، در آیینه‌ی خیال
لحظه‌...