من ان خالی دریایم نهنگ فهم...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن شعر عرفانی
- من ان خالی دریایم نهنگ فهم...
من ان خالی دریایم نهنگ فهم را بفرست
که از جهل ام گریزانم کتاب نو مرا بفرست
من ان لنج پر از پرسش کنار کرخه ای پر شک
تو بی پاسخ ،منش زندیق، ز ایمانت مرا بفرست
اگر ملای روم ام من ،چه هستم فارغی از شمس
برای تارک قلبم ،شموس درک را بفرست
نمیگویم که دولت ده که من مکنت نمیخواهم
برایم باز ملا نه ز مکتب یار را بفرست
چه کم دارم من از عیسی ،عصایم کو چنان موسی
برای من شبی هم تو ,یکی اعجاز را بفرست
برای چاره ، هیچ ام نیست ز قربانی چه میخواهی
خودت اینبار چو ابراهیم،یکی اسحاق را بفرست
اگر از دَرد،باریدن ،شدی فارغ و ابرت رفت
ملک ها خالی از ئیل ات، سروش غیب را بفرست
به روز درگیر ومحتاجم، شبان در فکر فردایم
مرا هم گر شده یک بار ،خیال تخت را بفرست
مدائن چون ترک برداشت دگر پویا نشد پویا
چه میگوید عرب اینبار،به سد یاجوج را بفرست
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، فریادی است از تهی بودن و جستجوی معرفت. شاعر از جهل رنج میبرد و طلب دانش و ایمان میکند. او نیازمند هدایت، معجزه و آرامش است و از خداوند، فرستادن راهنما، معجزه، و حتی خیال آرامش را میطلبد. در نهایت، با اشاره به وضعیت ناامید کننده جهان، به دنبال راهی برای نجات از این وضعیت است.