بسمه تعالی بر گلوی حق اگر...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

بسمه تعالی

بر گلوی حق اگر پای خدنگ ست هنوز
صلح در مسلخِ بی رحمیِ جنگ ست هنوز

مادر آغشته به خون ، طفل در آغوش تفنگ
مِهر ، در غائله ی شیشه و سنگ ست هنوز

بر سرِ کوچه و بازار ، جنون می بارد
دامنِ سبزِ جهان ، سینه ی تنگ ست هنوز

کامِ شیرین سخنان ، تلخ نگردد با حرف
صحبت از عشق اگر جامِ شرنگ ست هنوز

دشت اگر خالی از آهو شده در فصلِ بهار
خطرِ یورشِ صد شیر و پلنگ ست هنوز

خطرِ قُلزُم عشق است ، به اندازه ی فهم
قائقِ بی خبران ، کامِ نهنگ ست هنوز

مارِ خوش خال و خطِ تازه به گردن داری
شهرِ افرنگ ، چنان از همه رنگ ست هنوز

دلِ آیینه دلان صاف و زلال ست ، ولی
بر رُخِ ناخلفان سوده ی زنگ ست هنوز

جواد مهدی پور
ZibaMatn.IR
جواد مهدی پور
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

این شعر، تصویری تلخ از جهانی درگیر جنگ و خشونت ارائه می‌دهد. صلح در سایه‌ی جنگ، مادران داغدیده، عشق در میان ویرانی، و خطر در کمین است. حتی در ظاهر آرامش، خطر نهفته است و دنیا پر از تناقض است؛ عشق در کنار خشونت، زیبایی در کنار زشتی. صلح هنوز آرزوی دوردست است.

ارسال متن