100 متن کوتاه حادیسام درویشی ۱۴۰۳ جدید 2025

متن های کوتاه درباره حادیسام درویشی

100 متن کوتاه حادیسام درویشی ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن حادیسام درویشی برای اینستاگرام و بیو واتساپ

《شطرنج》

در جنگِ مابینِ سفید وُ سیاه
شاه ، مهره ای نیست
که می میرد.

شعر : حادیسام درویشی

《شطرنج》 در جنگِ مابینِ سفید
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

سقوط
برگِ بَرنده ایست
که درخت ، قاطعانه بَر زمین می کوبد.


حادیسام درویشی

سقوط برگِ بَرنده ایست که درخ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

دوری دوری !
تویی که زیبایی می کنی
نه آن تکه سنگ، که ماهِ من است...
.
.

دوری دوری تویی که زیبایی می ک
لینک متن

از همه زیباتری وُ این ترسناک است
کوه هرچه بلندتر
درّه اش عمیق تر...

از همه زیباتری وُ این ترسناک ا
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

ماه
همخوابه ی مرداب هاست
و نه رود...!

ماه همخوابه ی مرداب هاست و
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

مرا دست خدا سپردی وُ بعد
تعجب از من که
چرا رفتی پس...

مرا دست خدا سپردی وُ بعد تعجب
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

بیستون
از آن وقت نام گرفت کوه
که تکیه به عشقِ شیرین نداشت فرهاد....!

بیستوناز آن وقت نام گرفت کوهکه
لینک متن

مرداب
خودکشیِ یک رود است
وقتی که ماه ، از او آئینه خواست.

مردابخودکشیِ یک رود استوقتی که
لینک متن

تو که نیستی ، هر که هم باشد
مثل رنج نامادری ست
افزون بر درد بی مادری.

تو که نیستی هر که هم باشدمثل
لینک متن

و فاصله
کوه در قابِ پنجره ، جا می کند...!

و فاصلهکوه در قابِ پنجره جا
لینک متن

آیینه دروغ می گوید
وقتی دستِ چپش را از دستِ راستِ تو بالا می آورد .
تا با ضد
تعادلِ هستی, بنایش توهمی راست باشد....!


حادیسام درویشی

آیینه دروغ می گوید وقتی دستِ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

تقدیر من این بود که نشسته بر پیشانیم
ما به هم نمی رسیم
خطوط پیشانی ام موازی ست

تقدیر من این بود که نشسته بر پ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

وِ
سایه ها را
خورشید آفرید...!


حادیسام درویشی

وِ سایه ها را خورشید آفرید
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

دوستت دارم اما
از خنده هات بیزارم.
غم انگیز است بدون من
خوشحال بودن ات.

دوستت دارم اما از خنده هات بی
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

غیر از خود را، بی راهه می داند
جاده؛ که دیکتاتور است...!

غیر از خود را بی راهه می داند
لینک متن

مثل یک لیوانِ ترک خورده با تنِ سرد
دیدمت باز وُ
پُر شدم از داغیِ خون اَشک...

حادیسام درویشی

مثل یک لیوانِ ترک خورده با تنِ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

فاصله یعنی
در پی زمستان که فراموش شد سایه ی درخت...!

حادیسام درویشی

فاصله یعنی در پی زمستان که فر
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

با صورت
به گودال دست هات
سقوط ؛ یعنی خم به چاهی قد سرت

حادیسام درویشی

با صورت به گودال دست هات سق
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

تنهایی ست !
او بزرگ باشد وُ
در دلِ تنگ ات جا نشود .

تنهایی ست او بزرگ باشد وُ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

درونی خالی باید
تا به آغوش کِشی کمرِ عشق.
چون کمربند که حلقه به دورِ غیرِ خود است.

درونی خالی باید تا به آغوش کِ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

شکسته ست چرخِ چاه
تنها راهِ سیر آبی
سقوط است

شکسته ست چرخِ چاه تنها راهِ س
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

به من مهربانی میکنی
مثلِ وقتی شیشه ها را می شورند تا دیده نشود...

به من مهربانی میکنی مثلِ وقتی
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

چون عشقِ میانِ کف وُ سقف یک خانه ایم
نرسیدن دردِ دوری ست وُ
رسیدن، خانه خرابی...!

چون عشقِ میانِ کف وُ سقف یک خا
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

چشم تو برق بزند
خشک، سر جایم می ایستم.
《 من و تو نامریی، وصلیم و حیف بی خبری 》

چشم تو برق بزند خشک سر جایم
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

احاطه کرده ای مرا
چیست جزیره ، بی دریا !؟

احاطه کرده ای مراچیست جزیره
لینک متن

و نیمکت ها
دیکتاتورهایی که برای برنخاستن ات
سرِ کلاس درس نشسته اند...!

و نیمکت هادیکتاتورهایی که برای
لینک متن

مثل هوایی
سرد که می شوی
بیشتر درونم حس ات می کنم...!

مثل هواییسرد که می شویبیشتر در
لینک متن

بیا با من تنهایی کن
تنهایی من آنقدر که بزرگ است
تنهایی از پس اش برنمی آیم.

بیا با من تنهایی کنتنهایی من آ
لینک متن

آنقدر گریه شدم ، عشق به امداد آمد
آتشم زد
که آبم نبرد...!

آنقدر گریه شدم عشق به امداد
لینک متن

از تو شعر می نتَوان گفت
اخِر لب هات آنقدَر که شیرین بود
لب هام چسبیده به هم....!

از تو شعر می نتَوان گفتاخِر لب
لینک متن

آب
در زندانِ حوضِ حیات ، دیوانه شد
استعمالِ هر شبه ی قرصِ مُسَکنِ ماه
از آن روست....!

آبدر زندانِ حوضِ حیات دیوانه
لینک متن

برداشته ام آن پنجره را
که رو به چَشمِ اتاقت بود
که تک راهِ دیدنت
نخوابد آغوشِ مُشتی سنگِ بی حُرمت را...!

شعر: حادیسام درویشی

برداشته ام آن پنجره را که رو
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

تمام زمین سقوط کرد
اعدام.

شعر : حادیسام درویشی

تمام زمین سقوط کرد اعدام
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

ابر پاره
ماه پاره
چَشم ، پاره پاره
( نگاه از پشتِ میله ها ) .

شعر : حادیسام درویشی

ابر پاره ماه پاره چَشم پ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

تقدیرِ من این بود که نشسته بر پیشانیم
ما به هم نمی رسیم
خطوطِ پیشانی ام موازی ست...!


حادیسام درویشی

تقدیرِ من این بود که نشسته بر
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

وَ عشقِ تو راهِ راست
در مسیرِ پیچ ها... .


حادیسام درویشی

وَ عشقِ تو راهِ راست در مسیرِ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

رفتن وُ مرگ
پایانِ فُروغِ عشق نیست
ستاره ، سال ها از پسِ مرگ می درخشد...


حادیسام درویشی

رفتن وُ مرگ پایانِ فُروغِ عشق
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

قدمی دور شوی
می رسد سلامِ من به مرگ
قطره ای ، سر ریز کُند جامی که پُر است... .


حادیسام درویشی

قدمی دور شوی می رسد سلامِ من
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

ماه
تا زمانی که برای او مانده باشی، آرام.
خودش را به تو می ریزد
دریا...!


حادیسام درویشی

ماه تا زمانی که برای او مانده
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

آزادی
رودی ست که هرچه به سنگ می خورد سرش
از دریا، کوتاه نمی آید... .


حادیسام درویشی

آزادی رودی ست که هرچه به سنگ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

دست به دستِ هم داده اند دیوارها
تا به زنجیر بکِشند پنجَره ای
که مشکوک
باز میکند مسیرت را چَشم... .


حادیسام درویشی

دست به دستِ هم داده اند دیواره
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

دلم
تنگ تر از آن است
که کسی جُز تو در آن جا بشود...!


حادیسام درویشی

دلم تنگ تر از آن است که کسی
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

ابر ، دزدِ دریاست
اینکه می بارم
یعنی؛ چیزی از تو کم شده است... .


حادیسام درویشی

ابر دزدِ دریاست اینکه می با
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

جاده ها
گِره زده اند پامان به زمین
آسِمان را بی راهه می دانند...!


حادیسام درویشی

جاده ها گِره زده اند پامان به
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

آئینه ای رو به رو
آئینه ای پشتِ سر
و تنهایی ام
اجتماعی ست در ابدیّت...!


حادیسام درویشی

آئینه ای رو به رو آئینه ای پش
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

تو را در برابر دیدم وُ گفتی :
[ دوستَت دارم ]
ندانستم به تصویرِ خود
در چَشمم گفتی... .


حادیسام درویشی

تو را در برابر دیدم وُ گفتی
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

قُرصِ ماهی که تو هستی وُ
اثرِ مرگی
که من می چِشَم اش...!


حادیسام درویشی

قُرصِ ماهی که تو هستی وُ اثرِ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

از انتشارِ شبنامه ی بلندِ موهات
به حکومتی مانم
که مغلوب خواهد شُد...!


حادیسام درویشی

از انتشارِ شبنامه ی بلندِ موها
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

پناه به که باید بُرد
که اشارهء ابروهای شیطانی اَت
سمتِ خداست...؟


حادیسام درویشی

پناه به که باید بُرد که اشاره
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

مثلِ بینایی
که به عمد، چشم اش را تار می کند

غیرِ عاشق،کیست
اشتباه اش را تکرار کند؟



حادیسام درویشی

مثلِ بینایی که به عمد چمش اش
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

هیچ گاه
وجود نداشت ، دَر
اگر برای باز بودن / بود...!



حادیسام درویشی

هیچ گاه وجود نداشت دَر اگ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

چشم و کمان و تیر مژگان
به زن با چنین سلاح، اعتماد سخت است

چشم و کمان و تیر مژگان به زن
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

بدونِ مِهر، یعنی که ماه خواهد مرد
مرگِ عاشق
دو چالِ قبر می خواهد.

بدونِ مِهر یعنی که ماه خواهد
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

وَ عشق دریایی که پس ات خواهد زد
غفلت، اگر کنی وُ
غرق اش بشوی...

وَ عشق دریایی که پس ات خواهد
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

بلوغِ عشق
یعنی که رها بشوی
[ میوه ی رسیده
بندِ درخت نمی شوند ]

بلوغِ عشق یعنی که رها بشوی
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

تنها در عشق اتفاق می افتد
[ با چشم های بسته
تیری به مرکز قلب خودت بزنی ]

تنها در عشق اتفاق می افتد ب
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

بگذر از جان ، پی آنکه دوستش داری
ورنه بی دوست
زنده ماندن عذابی ست در گور.

بگذر از جان پی آنکه دوستش دا
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

عطش این داری بگویم؛ دوستت دارم
ترس آنم هست نکند
شرم کنی وُ بِرَوی...!

عطش این داری بگویم دوستت دارم
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

چشم های دریده / اشک اشک
پیله ی دریده یعنی؛
پروانه ای پرواز کرده است.

چشم های دریده اشک اشک پیله
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

سکوتت
مشت می کوبد به دهانم
گویی که پسته ای وُ
لب بسته ای...

سکوتتمشت می کوبد به دهانمگویی
لینک متن

از همه زیباتری وُ
این ترسناک است.
کوه هرچه بلندتر
درّه اش عمیق تر...

شعر: حادیسام درویشی

از همه زیباتری وُ این ترسناک
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن

قفس سینه که جای قلب نیست
دردِ دل ، از به زندان ماندنِ اوست

حادیسام درویشی

قفس سینه که جای قلب نیست دردِ
ارسال شده توسط حادیسام درویشی
لینک متن
ارسال متن