این من که خدا دادت با...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار محمد خوش بین
- این من که خدا دادت با...
این من که خدا دادت با تو به گناه افتاد
در جاده تاریکی این عشق تباه افتاد
من سوختم و دیدی با لحن نفس گیری
لب باز نکردم چون از زهر پس از شیری
با گریه نبخشیدم با خنده نجاتم ده
از کینه نمیمیرم با صبر وفاتم ده
من دست کشیدم از آن مرد نجیب انگار
از آنکه خیانت را با عشق گرفت انگار
من خسته شدم از من از آه پر از تردید
از زخم زن بیدل از خنجری که خندید
لبخند تو مرگم شد در خواب خودم دیدم
در خواب مرا کشتی در بیداری سنجیدم
آتش زدی و رفتی در متن دلم تابوت
مردی که نمیمیرد آموخته ست طاغوت
من مثل خودت حالا با چهره دیگرها
هر شب وسط جمعی در حلقه سیگارها
لبخند به هر چهره از زهر تو سرزیر است
من شومترین مردم چون مادرم ابلیس است
تو ساختی ام بانو یک نسخه مسمومم
از بوسه به هر لب چون به شکل تو معلومم