چنگ می نوازد در سکوت شب...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

چنگ می‌نوازد در سکوت شب،
انگشتان باد، سیم‌ها را لمس می‌کنند،
صدا، چون سایه‌ای از رؤیا،
می‌لغزد در تاریکی...

نه کلامی هست، نه فریادی،
تنها زخمه‌هایی به جانِ خاموشی،
که بیدارش می‌کنند...

چنگ، پیرِ دانای بی‌زبان،
حکایت می‌گوید از درد و دلدادگی،
بی‌آنکه لب بگشاید...

و ما، گوش‌سپرده به آوای گمشده،
در پیچ و تابِ زمان،
در یادِ دستی که روزی،
سیم‌ها را با عشق نواخت....

ساناز ابراهیمی فرد
ZibaMatn.IR
art.saniebra@
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

شب، چنگی بی‌صدا توسط باد نواخته می‌شود. صدای آن، رؤیایی مبهم و آرام است که سکوت را می‌شکند. چنگ، پیر حکیمی است که درد و عشق را بی‌کلام بیان می‌کند. ما به این نغمه‌ی گمشده گوش فرا می‌دهیم و به نوازنده‌ای می‌اندیشیم که زمانی با عشق، سیم‌های چنگ را می‌نواخت.

ارسال متن