سرو سرمست سحر سایه زن صحرا...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

سرو سرمست سحر، سایه‌زن صحرا شدی
سبزپوش از رنگ باد، آینه‌ی دریا شدی

شعله در شوق تو شد شعری از انگار و وهم
شور در چشمان من، شعله‌ی معنا شدی

صوت صافی در نسیم، سوره‌ی سرخ سکوت
سطر در سطر دلم، زمزمه‌ی یکتا شدی

رعد را رمزی زدی در ریشه‌ی رؤیای من
رنگ در باران شکفت، روشنی فردا شدی

گل‌فشان از خاک غم، قامت گلبانگ صبح
گم شدی در گرد باد، غنچه‌ی گل‌ها شدی

چشم چون چلچله پر زد سوی پرواز حضور
چشم در چشمان من، چشمه‌ی پیدا شدی

نقش نوشانوش را ناز نگارانه زدی
نای نالان را نفس، نغمه‌ی زیبا شدی

باد با بانگ بلند، بوسه زد بر برگ جان
باغ بی‌برگی شکفت، باده‌ی بینا شدی

دست در دامان دل، داغ دعاها را گرفت
دور از این دیر کهن، دامن دنیا شدی

موج از آیینه گذشت، ماه در مهتاب ریخت
محو در مرز عدم، لحظه‌ی آیا شدی

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR
مهدی غلامعلیشاهی
ارسال شده توسط
ارسال متن