بیا که بی تو نه سحری...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار عطیه چک نژادیان
- بیا که بی تو نه سحری...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
بیا که بیتو نه سحری ز جان دمد به صفا،
نه صبح خیزد و خندد زِ نور و بویِ وفا.
بیا که بیتو ز آینه، زنگِ غربت فکند،
نه اطلسی بماند، نه لاله گیرد شفا.
قنوتِ شاخه به جز با ظهور نرسد،
که بیتو تیره شود هر بهار و هر گلِ ما.
کدام دست نوازد سرشکِ غم غزه ؟
کدام نور بروید را آسمان مأوا؟
ای ظهور دانی رودان غم عطش به دوش کشند،
که سویِ بحر ظهورت در انتظارند ، تنها
کسی که قامت او کوه و دل چو دریا هست،
طراوتی به سبزینه، صفا در آسمان
به گرمِ مهر خورشید بخواندش همه دل،
که منزل امید است ظهورِ موعود ما.
عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR