بر لبم خنده ولی در دل...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای

بر لبم خنده، ولی در دلِ من ماتم بود
خنده ای سرد، که از گریه ی پر باران بود

هرکجا نام تو را عشق به لب می‌آورد
پشت آن زمزمه‌ها، سایه‌ای بی‌پایان بود

رفته بودم که فراموش کنم نامت را
هرچه را یاد نبرده ست، به دل پنهان بود

عاشقی درد قشنگی‌ست، ولی شرطی داشت:
یا نباید برسی... یا برسی، پایان بود

فیروزه سمیعی
ZibaMatn.IR
واژه ها، سایه دارند
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

شعر بیانگر تضاد ظاهری و باطنی شاعر است. لبخندی ساختگی بر لبانش، در حالی که قلبش از غمِ فراق پر است. یادآوری معشوق، گرچه شیرین، اما با سایه‌ای از اندوه و ناامیدی همراه است. فراموشی نام او ناممکن و عشق، دردی شیرین با پایانی محتوم است؛ یا رسیدن و پایان یافتن، یا نرسیدن و ادامه یافتن درد.

ارسال متن