متن رنج عشقی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رنج عشقی
بر لبم خنده، ولی در دلِ من ماتم بود
خنده ای سرد، که از گریه ی پر باران بود
هرکجا نام تو را عشق به لب میآورد
پشت آن زمزمهها، سایهای بیپایان بود
رفته بودم که فراموش کنم نامت را
هرچه را یاد نبرده ست، به دل پنهان بود
عاشقی...
دلم تنگه از دنیا و عالم چقدر سرد است این عالم، به کسی نمی شه دل بست به کسی نمی شه اعتماد کرد، حرف دل و دیدن خیلی فرق داره،، من باید شرایط شما رو درک می کردم و بعد دلداده می شدم، من شاید مغرور باشم ولی خیلی از...
در زیر آوار خاطراتت،
چه جانها که نداده ام من.
کاش جانم را میگرفتی،
اما دلم را نمیبردی.
گویند دلت نسوزد برای کسی
که خودت بسوزی
که سوخت دلت برای کسی
نفس من که بماند نفس خودکار گرفت
یا بیا یا که بمان این دل بیمار گرفت
چه آمد بر سرِ عشق
علفِ هرز ، پیچکی
پیچیده در دلِ عشاق شد.
دلم را ، جانم را ، هستی ام را
زدم در پای عشقت مستی ام را
نگاهت رد شد و خاموش ماندم
ندیدی از نگاهم خواهشم را
سوختنم رادیدے و خندیدے...
خندہ ات رادیدم؛ سوختم...
خندہ هایم را خواهے دید...)
دیدار ما...
بہ وقت سوختنت...)
S...♡
سوختیم از اضطراب عشقی که بهر ما تسکین نداشت
خاطرمان ملول گشت و جانمان گرفت و لب نگشودیم
لبریز ز دلتنگی است.
این حال پریشانم.
تو از بهانه یِ غربت
من از ترانه یِ محنت
اگر که جذر بگیریم؛
پیامدش شود عزلت.
بغضِ دَم کرده یِ اَبرَم
ناشَکیب از تَبِ صَبرَم
شده تقدیرِ من این که؛
بشوم همدمِ جَبرَم
تنهایی سزاوار کسی که عاشق هست، نیست.
چشمم،
دچارِ تارِ عنکبوتِ غم است
آفتابِ جاری!
کاری بکن!
رگی از قلبم
که رسالتش
خونرسانی به عشق بود
خیلی گرفته است!
لعنت به نگاهی که لرزاند دل ما را.
قسمت این بود،
نشود قسمت ما، ما بشویم.
تو
را دوست داشتم
مثل اینکه تو آخرین عزیز من
بر روی زمینی ..!
امّا تو رنجم دادی
انگار که من آخرین دشمن تو
روی زمینم ..!
آیا کسی هست در این وادی هستی،
که سراغ از دل دیوانه ی ما هم بکند.