آنقدر هیچ نگفتم که دلم پوسید...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

آنقدر هیچ نگفتم که دلم پوسید
تصمیم به گفتن به دوست معتمدم کردم
بعدازمدتی دیگر دوست نویسنده ام
کتابی هدیه ام داد
آری سرگذشت من بود

ZibaMatn.IR
نسرین شریفی
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

راز درونی‌ام را مدت‌ها در خود نگه داشتم تا جایی که دلم شکست. به دوستی نزدیک راز خود را گفتم. بعدها او، که نویسنده هم بود، کتابی به من هدیه داد که سرگذشت خود من بود؛ گویی رازم را به کتاب تبدیل کرده بود.

ارسال متن