من از تاریکی تاریخ می گویم...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

من از تاریکی تاریخ می‌گویم
من از دلمردگی ها و
من از آن کوچه باریک می‌گویم

من از شادی
من از خنده
من از خورشید تابنده
که می تابد
ولی افسوس..
من از لبخند زیبای هزاران گل
که پرپر گشتن و لاهیک می گویم

من از تاریکی تاریخ می‌گویم
من از دلمردگی ها و
من از آن کوچه باریک می‌گویم

من از قوم یهود و قوم کودک کش
من از فکر پلید و موی بر تن پشت
من از آن سفره های خالی و آن نان های خشک
من از آن مردمانی که ندارن پشت

من از تاریکی تاریخ می‌گویم
من از دلمردگی ها و
من از آن کوچه باریک می‌گویم

من از زندانی شیران پا دربند
همان هایی که می‌تازند به لشکرگاه مکر و حیله ترفند

من از تاریکی تاریخ می‌گویم
من از دلمردگی ها و
من از آن کوچه باریک می‌گویم

من از تاریکی تاریخ می‌گویم
من از تاریکی تاریخ می‌گویم

پیروز پورهادی
ZibaMatn.IR
پیروز پورهادی
ارسال شده توسط
ارسال متن