عشق مثل آتشی در جانم شعله...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

عشق
مثل آتشی در جانم شعله‌ور است
وفاداری،
سنگینی بغضی که در گلوی خاطره‌ها گیر کرده
سوز محبت
می‌سوزاندم هر شب،
در سکوتی که از باران سنگین‌تر است

شرابِ تلخِ زندگی
به کامم نشست،
تلخ‌تر از هر واژه‌ای که به زبان آورده‌ام
اما یاد گرفتم
یاد گرفتم که گذشت،
نه تنها سکوتیست
که فریادیست در عمق سکوت
نه تنها تسکینی
که جراحتی تازه در پوستِ زخم‌ها

در خیابان‌های پر از دود و چراغ‌های خاموش
عشق را دنبال کردم،
وفاداری را
و در هر قدم،
یک تکه از خودم را جا گذاشتم
بی‌آنکه بدانم
این جاده کجاست،
یا پایانش کجاست

اما هنوز
دلم روشن است
و شراب تلخ زندگی
هرچند تلخ،
می‌چسبد به روزهایی که رفته‌اند
و به روزهایی که هنوز می‌آیند

ZibaMatn.IR
مجتبی حمیدی
ارسال شده توسط
ارسال متن