باغ یاسی و تو را چیزی...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار رضا حدادیان
- باغ یاسی و تو را چیزی...
باغِ یأسی و تو را چیزی به جز وسواس نیست
روی پَرچینِ تو گیسوی بلندِ یاس نیست
بَرق چَشمِ تنگ چِشمان پشتِ پلکِ پنجره ست
آنچه چشمک می زند از دور دست، الماس نیست
مِثل برگی زرد که افتاده از چشمِ درخت
واژه های تو شبیه قبل با احساس نیست
بَذر باش و تا ابد پنهان بمان در ذهنِ خاک!
سرنوشتِ ساقه آخر سَر به غیراز داس نیست
ریختی ای دل به پای این وآن اشک ،ای دریغ!
دور تا دورِ تو جز مُشتی نمک نشناس نیست.
تفسیر با هوش مصنوعی
شعر رضاحدادیان، تصویری از ناامیدی و یاس را ترسیم میکند. شاعر از وسواس، بیمهری، و بیاحساسی گله دارد. او توصیه میکند که به جای آشکار شدن، پنهان بمانیم، زیرا سرنوشتِ آشکار شدن، جز نابودی نیست. شاعر از هدر رفتن اشکها پای افراد ناسپاس نیز ابراز تاسف میکند.