عشق آمد و زبان دلم...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار بهزاد غدیری
- عشق آمد و زبان دلم...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
عشق آمد و زبان دلم ، غرق ناله شد
با چشمهای مِی زده ات هم پیاله شد
پایان قصه را نرسیدن خراب کرد
وقتی کتاب عاشقی ام چهل ساله شد
حتی هنوز یاد تو را شعر می کنم
با رفتنت جوانی من استحاله شد
مهمان لحظه های من و غافل از منی
در کوله بار خاطره قلبم مچاله شد
هرکس پلید شد به مراد دلش رسید
هرکس گدای عشق و محبت ...،تفاله شد
وقتی نشست بر دل خاک اشکهای من
مانند من گریست؛ زمین غرق لاله شد
از فکر رفتن تو سرم درد می کند
اصلا ببخش، باز کلامم اطاله شد
بهزاد غدیری٫ نجوای جنون
ZibaMatn.IR