متن لاکچری خاص
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات لاکچری خاص
روزی در تو میروییدم،
چون شاخهای پنهان در خونت،
آرام و بیصدا،
به تپشهایت گره خورده بودم.
چشمهایم را مینهادم
بر سایهی نگاهت،
چنانکه خواب،
بر پلکهای تو خانه کند.
و جهان،
در فاصلهی کوتاه نفسهایمان،
به سکوتی جاودانه بدل میشد.
رهایم کن از حصار روزمرگی و غبار فراموشی...
بگذار جانم در نسیم بیپایان حقیقت سبک شود
و نگاهم در روشنای بیکران آگاهی شفاف گردد.
میخواهم سکوت خویش را در آواز ستارگان بجویم...
بر صفحهی آسمان نام خود را با جوهر سپیده بنگارم
و برای حیرانی انسان، شعلهای از حضور باشم؛...
عشق آمد و زبان دلم ، غرق ناله شد
با چشمهای مِی زده ات هم پیاله شد
پایان قصه را نرسیدن خراب کرد
وقتی کتاب عاشقی ام چهل ساله شد
حتی هنوز یاد تو را شعر می کنم
با رفتنت جوانی من استحاله شد
مهمان لحظه های من و غافل...
به آغوشم کشیدی ناگهان، جان از قفس افتاد
قلم با دیدنت دیوانه شد، شعرم به رقص افتاد
🍃 𝓑𝓪 𝓷𝓰𝓱𝓪𝓶𝓮-𝔂𝓮 𝓭𝓮𝓵-e 𝓑𝓮𝓱𝔃𝓪𝓭 𝓖𝓱𝓪𝓭𝓲𝓻𝓲🍃