رویای فردا از نگاهت می تراود...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار صدیقه جُر
- رویای فردا از نگاهت می تراود...
رویای فردا
از نگاهت میتراود زندگی رویایِ فردا را
میرباید هر دلِ عاشق جمالِ نابِ لیلا را
زِ تصویر تو می سازم چنان رویای زیبا را
که هر عاشق در آن بیند قشنگی زلیخا را
آفتاب روشن چشمِ تو، جانم را جلا بخشد
به یک لبخند میگبری زِ جانم جمله غم ها را
تکیهگاهِ خستگیهایم ستون شانههایِ توست
که آرامش نمی بیند دل من هیچ ماوا را
چون دریاییست چشمت، موجِ رؤیا میزند هر دم
میگشاید بر دلِ شاعر امیدِ صبحِ فردا را
هر شب از شوقِ حضورت، بر دعا دستم بلند آید
تا بماند مـِهرِ پاکت آن دشت و صحرا را
با طلوعِ چهرهات لرزیده باشد شوقِ پنهانم
رقص بخشیدی تو حتی شاخههایِ نخلِ خرما را
خندهات پیوند زد با جانِ شاعر راهِ پروازش
همچو طفلی در پیِ مادر که جوید تکیهگاهها را
راهِ تازه در دلم وا کرد دیدار حضور تو
تا بیابد بیقراری، سرزمینِ تازهٔ رؤیا را
کوچههای شهر را از خاطرت پرسیدم و دیدم
ردّ پاهایت نشانم داده زیبایی فردا را
گر فرو ریزد جهان روزی زِ بیمهری و بیدادی
دل ز عشقِ تو دوباره باغ سازد حالِ تنها را