تو را باور کردم
طوری که در رویا هم
برای هیچ کس اتفاق نیفتاده بود
تو را باور کردم
گذاشتم در قلبم
کوچه،خیابان،شهر
و حتی دنیایی بسازی
که تجلی بهشت باشد
تو را باور کردم
و مزه خوب زندگی را
در لبانت پیدا کردم
که هر کدام از بوسه هایت
خاطره ای ست که
گریبان گلویم را گرفته است
عشق چه می تواند باشد
جز اندوه
که دیگر تلاش نمی کند
در من به وقوع بپیوندد
تا من هر شب دلتنگی ام را تیمار دهم
رسم دلدادگی نبود
تو با بی رحمی مرا ترک کنی
و من نتوانم
غبار تنهایی را از تنم بتکانم
که تازیانه می زند
دلی را که
برای همیشه از عشق زده شد
ZibaMatn.IR