زیرِ این نم نمِ باران غم انگیز بیا
زادهٔ مِهر، پیام آورِ پاییز بیا
ماهِ من، پرده نشین بودنِ تو تا چه زمان؟
طاقتِ برکهٔ جانم شده سرریز، بیا
قهرِچشمان تو ازمن، به چه جرم و سببی!
ای به قربان تو و قهرِ تو، برخیز بیا
انتظارِ تو مگر چیست بجزعشق، ازعشق!
دارم از عشقِ تو قلبی، پُر و لبریز، بیا
چشم گلها همه خشکیده به راهِ سفرت
مثلِ من خیره به در؛ آینه هم نیز، بیا
جرعه ای مانده که خالی بشود کاسهٔ عمر
پیش از آنی که زِ تن، جان برود تیز بیا
حسین فروتن
ZibaMatn.IR