غزل بهانه می شود ، که تا تو را صدا کنم !
به نام عاشقی دلم ، برای تو فدا کنم !
جواب شعر من فقط ، سکوت تلخ انتظار
نمانده حرف دیگری ، که من به تو ادا کنم !
گناه من در عاشقی به جرم دل سپردنم
که تا ابد به یاد تو ، خدا ، خدا ، خدا کنم !
دوباره زنده می شوم ، به اشتیاق دیدنت
رسیده ام به کعبه ات ، که حاجتم روا کنم !
در این خزان بیکسی نشسته ام به درگهت
که هر شبم برای تو ، ز جان و دل دعا کنم !
تمام آرزوی من ، در این وداع آخرین
شنیدن صدای توست ، که درد دل دوا کنم !
رسیده ام به انتهای جاده های زندگی
بیا بگو چگونه من ، بدون تو صفا کنم !
ZibaMatn.IR