سر قرارم و آهنگ می زند باران
به راهِ آمدنت چنگ می زند باران
به سقفِ آهنیِ ایستگاهِ تنهایی
شبیه هق هقِ آونگ، می زند باران
به من که خیسم از این گریه های ابر شده
تگرگ می شود و سنگ می زند باران
و شالِ آبیِ من لک به لک کبود شده
که بر حجابِ عبث، انگ می زند باران
تو می رسی و دلم قطره قطره می ریزد
از این معاشقه، دل تنگ می زند باران
پیاده رو، شده کنسرتِ ابر و باد و بهار
که روی چتر تو آهنگ می زند باران
به احترام من و تو، سکوت می کندُ و
در انحنای هوا، رنگ می زند باران
ZibaMatn.IR