مرور خاطرات و زیر رو کردن آن ها بعضی مواقع هم می تواند شیرین و لذت بخش باشد، هم می تواند یادآور یک خاطره ی تلخ و غم انگیز.
وقتی با لذت هر چه تمام تر آن را برای عزیزت تعریف می کنی و آن را به وجد می آوری، تا به آن بفهمانی که زندگی فراز و نشیب های خودش را دارد و همیشه به ساز دلت کوک نیست تا بنوازد و تو برایش برقصی!
یک صندوقچه قدیمی و یک گل سینه ی پروانه ای سبز رنگ، می تواند تو را در عالمی از گذشته غرق کند و یک لبخند محو و خیلی دور روی لبانت بنشاند. از یادآوری آن لحظه می خواهد یک پیامی را دریافت کنی که همیشه با وجود تمام بدی ها و ناحقی هایی که در موردت می شود بازهم قوی بمانی و شکسته نشوی، خودت و عزت نفست را همچو کوهی با ثبات نگه داری و در حق آن ها فقط دعا و آرزوی خوشبختی کنی.
گذر زمان و کارمای زندگی این را به تو ثابت می کند که تمام آن دل شکستن ها و نادیده گرفتن ها، حقت یک روزی جبران می شود و به سزای اعمالشان می رسند. ولی باوجود این ها بازهم تو دلت دریایی از سخاوت و مهربانی ست. بعضی از آدم ها صورت خندان، دلی بزرگ و دید وسیعی دارند. دوست داری همیشه پیششان بنشینی و از هم کلام شدن با آن ها لذت می بری. آدم هایی که زخم می خورند، روحِ بزرگی دارند چون قدرت این را دارند به راحتی فراموش کنند و آدم های سمی اطرافشان را به راحتی کنار بگذارند.
ZibaMatn.IR