ناگه بادی آمد ... پنجره ی دیده ی مرا گشود با وزشی که بود زلفانم را همراه خود ربود آغاز زندگی ام یک لحظه ای بود! چشمانم را که باز کردم در آرزو شنا کردم رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)
عکس نوشته ناگه بادی آمد پنجره ی دید...
این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.