چند رباعی
تا چله نشین شب یلدا گشتیم
آئینه لحظه های فردا گشتیم
در بازی کودکانه ای غرق شدیم
آواره تر از سنگ چلیپا گشتیم
¤¤¤
سرگرم بهانه های فردا هستیم
دلبسته ی اما و اگر ها هستیم
ما گمشدگانیم که در کوچه مهر
جامانده ترین حرف الفبا هستیم
¤¤¤
بگذار ببینم ات که فردا دیر است
پیغام تو هم رسیده اما دیر است
از فصل خزان تکیده ام، می دانی
امشب خبرم کنی که یلدا دیر است
¤¤¤
سرشار تو ام خبر نداری آیا؟
از کوچه ی ما گذر نداری ایا؟
از پنجه خورشید هوس آلودت
یلدای مرا سحر نداری آیا؟
ZibaMatn.IR