#دل تنگی
دلتنگ که می شوم، حس تک بیت های عاشقانه ای را دارم که دور ریخته شده اند؛ نمی دانم باید به کجا پناه ببرم.
زمزمه می شوم گوشه ی لب های عاشقانی که دیگر همراه یکدیگر نیستند.
نظیر شب های شاملو؛ به همان اندازه محزون...
اشک می شوم گوشه ی چشمِ دخترانِ عاشقی که از عشق پاک و نابشان دم نمی زنند.
غمگین می شوم؛ همانند دخترک کبریت فروش اما، نجاتی در کار نخواهد بود...
در بهت رفتن آنان که بودند و دیگر نیستند می مانم، در وهم بودنشان زندگی می گذرانم و در سرمای زمستان دلتنگی یخ می زنم...
ZibaMatn.IR