شادی رویای وصل از دل من پر گرفت
به ساحل قلب من موج غمت سر گرفت
خسوف غم آمد و صورت ماهت گرفت
چه بی صدا آمد و تو را چه راحت گرفت
میان فریاد من سکوت تو دیدنی است
برای من گل عشق همیشه بوییدنی است
شعله ی احساس من چه آتشی به پا کرد
میان بستر دل فقط تو را صدا کرد
بیا که سهم قلبم برای تو بودن است
در شب معصوم عشق برای تو مردن است
میان دریای عشق غمت شنا می کند
بیا که شادی وصل تو را صدا می کند
مجید رفیع زاد
ZibaMatn.IR