دلم خیال روی تو لحظه به لحظه میکند
نقس نفس به یاد تو هوا به سینه میکند
تنها چراغ روشن شب های تاریکم تویی
ای نازنین احساس آفتابی دنیایم تویی
می شود باز هم تو را گاهی نگاهت بکنم
می گذاری این چنین گاهی عبادت بکنم
یا پیش من تا گفتن یک شعر کوتاه بمان
یا که تو باز عاشقم تا نیمه این راه بمان
لبخند زدی خندیدنت برای من خاطره شد
اخم کردی همچو فرشی از هزاران گره شد
تو نباشی لحظه ها بدون تو بیهوده است
در عمق هر خندیدنم فقط نگاه گریه است
رودم که در مقابل آبشارت سر به زیر شدم
برگم که دور از شاخه ام از ظلم پاییز شدم
ZibaMatn.IR