هر شب
رویای شیرینت
خلوتم را به هم می زند
ای کاش بودی
مرا به ضیافت چشم هایت
دعوت می کردی
با ساز خنده هایت می رقصیدم و
ترانه ی یکی شدن را
با لب های تو زمزمه می کردم
بیا که می خواهم
دوست داشتنم را
میان نگاهت فریاد بزنم
از مرز لب هایت عبور کنم
تا میان شعله های بوسه ات
احیا شوم
مجید رفیع زاد
ZibaMatn.IR