متن ساز
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ساز
قبلاً چه کسی بودم روزی که تو را دیدم
قبل از تو ندارم یاد از خاطره پرسیدم
دل خسته ترین شاهم از کیش تو در ماتم
آهنگ جدایی بود با ساز تو رقصیدم
دنیای نهان، با رخِ دل، همراز است/
نای دلمان، با تبِ جان، دمساز است/
شک نیست؛ چو شوری بدمد، سازِ صفا/
احساسِ وفا، همجهشِ پرواز است/
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
بیا سازِ دلم را کوک کن،
با عاشقی هایت؛
بشو شور و،
بزن ساز و،
یکی شهناز،
با قلبم!
زهرا حکیمی بافقی،
بیتی از یک غزل.
تا کی ،
تو به ساز این و آن
می رقصی
یک بار
به ساز دل شکسته ی خویش
برقص .
حجت اله حبیبی
بکش دست از سرم یارا؛ بکش یا بر سرم دستی
لبالب کن مرا از باده یا خالی کن از مستی
نوازش کن مرا با مِهر؛ یا... درگیرِ غم ها کن
هر آن گونه، که می خواهی، تو با حسّ دلم تا کن
دلم رقصد به هر سازی، که می سازی...
«تو»، شعرِ دل و شعرِ تمامِ گُلِ عشق؛
پیوسته رسد بر تو سلامِ گُلِ عشق؛
چون سازِ محبّت، زند احساس و عطش،
شعرت بشود حُسنِ ختامِ گُلِ عشق...
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.
🌿❤️🌿
یک شعر بخوان ساز دلم کوک شود
یک ساز بزن سوز دل خاموش شود
تو نباشی با کسی رازی ندارم
برای شعر گفتن آغازی ندارم
شبیه تک درخت بید مجنون
حصاری بسته ام سازی ندارم
با سازِ صفا هست هم آوا، تبِ دل/
با نای وفا هست پُر از نا، لبِ دل/
وقتی که گُلِ حسّ نهان بی خواب ست/
موسیقیِ رویاست، انیسِ شبِ دل/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
ای سازِ دوباره ی دل من!
آوازِ دوباره ی دل من!
احساس دمیده ای به قلبم؛
همرازِ دوباره ی دل من!
زهرا حکیمی بافقی
کتاب دل گویه های بانوی احساس
هر شب
رویای شیرینت
خلوتم را به هم می زند
ای کاش بودی
مرا به ضیافت چشم هایت
دعوت می کردی
با ساز خنده هایت می رقصیدم و
ترانه ی یکی شدن را
با لب های تو زمزمه می کردم
بیا که می خواهم
دوست داشتنم را
میان نگاهت فریاد...
به ساز دل او رقصیدن
کار من بی تجربه در
رقصیدن نیست