بی تکیه گاهِ شعرِ تو، دنیا ستون نداشت
غرقِ سکوت بود جهان ،چند و چون نداشت
آیینه بود وصبحِ بهاری پریده رنگ
رگ های کوچه باغِ گل سرخ ،خون نداشت
از چشم های اَبر، فقط زخم می چکید
پشتِ سر مسافر، باران شگون نداشت
فرهاد بود و تیشه ی زنگار بسته اش
جغرافیای هیچ کجا ،بیستون نداشت
باید قبول کرد که لیلا اگر نبود
مجنون به قدر یک سر سوزن جنون نداشت.
رضاحدادیان
غزل
عاشقانه ها
ZibaMatn.IR