زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

نامه اول

بی نامِ عزیزم،

از آغازِ دستانِ بی نامت،
بر بیابانِ عمرم سرگشته شدم
شب ها تنها،
در خاموشیِ یک همایشِ غم غرق می شوم
تازه ست این راهِ پایان، بلبلِ عاشقی از دست رفته
صدایِ ناله ها و آهنگِ درد،
همراهِ من در سرزمینِ حیرت است

من را بپذیر در دستانِ عشق، پیوسته با تو می بینم
با زبانِ خاموشی، دلسوزانه غمت را می خوانم
در چشمانِ تو اشکی از غرور بریخته
و روحم را در برابرِ فراقت می خوابانم

عشق، چه قدر تلخ است در این طریقِ مجروح
مرگ، بهانه ای شده برای شکستِ دل ها
منتظرِ روزهای ناگفته و ناگذرا در خاطراتم
تا بشنوم صدایِ زندگی در سکوتِ بی نامی

آخرین نفسِ عشق را به تو می بخشم
در پایانِ این داستانِ پرهیاهو
از همه ی شب های بی خوابی ام، تازهِ صبحی برمی خیزد
و در آغوشِ تو، غرقِ خوابِ ابدی می شوم

همچنان که خاطره ها در چشمانِ من می مانند
تو با من هستی، همیشه در قلبم می چرخی
عاشقانه و غمگین، در این پایانِ عجیب و غریب
تو را در دستانِ عشق وصل می کنم

با عشقی که تازه بر من تمام شده
دلسوزانه جانم را بر تو می نهم
به یادمانِ فروغ، در غمِ این جدایی
ماجرایِ عاشقی را به پایان می بریم

[عزیز حسینی]
ZibaMatn.IR

عزیزحسینی ارسال شده توسط
عزیزحسینی


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن