یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
به سلامتی بچه ای که مادرش زیر خاکهباز تو تقویم دنبال روز مادر میگرده...
آتش زدی به زندگی مرد آذریتقویم قبل آمدنت آذری نداشت...
ما سالهاست غیر زمستان ندیدهایم تقویمها دروغ نوشتند از بهار......
بی تو تقویم پر از جمعه بی حوصله هاستو جهان مادر آبستن خط فاصله هاست...
ورق بزن اون تقویم لعنتیو که همه روزاش مث قهوه تلخه!...
خزان به لطف تو چشم و چراغ تقویم است*آذر ماهی جانم تولدت مبارک*...
دوست داشتنتتنها تقویمی بود که جمعه نداشت......
تقویم من از پاییز شروع میشودحولحالنا میخوانم وتو را آرزو میکنم...
تقویم را معطل پاییز کرده است/ در من مرورِ باغِ همیشه بهارِ تو...
فصلیبه نام چمداندر تقویم عاشقانه هاروی زمستان را سفید می کند...