سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
او کیستکه تلاش می کندبه خاموشیِ چراغِ آسمانبه بسیج کردنِ ابرهای جهانبه هاشورِ خانه های تقویمم...«آرمان پرناک»...
یا سیبیا بوسههر چه بودانتخاب با تو بوداما من چه؟من چه چیدمجز برگ های سرخِ تقویمجز این حروف، این کلمات، این شعر...«آرمان پرناک»...
"فصلیبه نام چمداندر تقویم عاشقانه ها روی زمستان راسفید می کند"...
زندگییک دروغ استیک تهمت بزرگ به تقویمیک فحش رکیک از دهانِ مرگیک نام جایگزین برای تنهایی«آرمان پرناک»...
جنگتقویم راسوراخ سوراخ کرده استورق پشت ورقکدام تاریخ می توانمبا توقرار ملاقات بگذارمزندگی؟!«آرمان پرناک»...
پُر شد تقویمِ باغ،از ردّ بهارپاییز، به قدرِ یک سَرِسوزن شدرضاحدادیان ۱۴۰۳/۱/۲۰...
شادی از تقویمم، بی تو رفت و بر نگشت انتظارت منو کشت، توی سالی که گذشت..._برشی از ترانه...
یلدا ، نوروز ، بهارتقویم برای ماهمان پاییز است !روزهایی زردو صورت هاییاز سیلی سرخ شدهیلدا ، شب پیوند مابا پاییزی دیگر است !مجید رفیع زاد...
تقویم قلبم باز شد سَربرگ آن نامت نشستهر روز من نیکو شود سالی که آغازش تو یی...
تقویمماه هاستنیامدن ات رابه رخ ام می کشد. سعید فلاحی (زانا کوردستانی) (زانا کوردستانی)...
“پاییز می رسد که مرا مبتلا کندبا رنگ های تازه مرا آشنا کندپاییز می رسد که همانند سال پیشخود را دوباره در دل قالیچه جا کنداو می رسد که از پس نه ماه انتظارراز ِ درخت باغچه را برملا کنداو قول داده است که امسال از سفراندوه های تازه بیارد، خدا کنداو می رسد که باز هم عاشق کند مرااو قول داده است به قولش وفا کندپاییز عاشق است، وَ راهی نمانده استجز این که روز و شب بنشیند دعا کندشاید اثر کند، وَ خداوندِ فصل هایک فصل را...
تقویم به مایک دم و بازدم بی دغدغه بدهکار استبهار و پاییز و زمستان و تابستان هم ندارد....
اگر امکان آن باشد عقب برگردد این تقویمیقینا فرق خواهد داشت با تو طرز برخوردم...
به نظرم تقویم سال ۹۹ رو فعلا سه ماه اولشو بدن بیرون اگه زنده موندیم بعدا بقیه شو بدن که الکی کاغذ حیف نشه...
دیوانه ها تقویم هاشان فرق دارددر عالمِ دیوانه ها هر روز، عید است......
به سلامتی بچه ای که مادرش زیر خاکهباز تو تقویم دنبال روز مادر میگرده...
اسفند که عاشق شویسال را با بوسه تحویل می کنیحتی اگر سال نو،نیمه شب از راه برسدشاید تلفنتعاشقانه تر از همیشه زنگ بزندکسی با یک سلامقبل از سپیده ی سال بعددیوانه ات کنداسفند که عاشق شویتمام دروغ ها را باور می کنیو دلت غنج می زند.می دانم که در روزهای آخر سالدسته کلیدت را گم می کنیگوشی ات را جا می گذاریو احساس می کنی که کسیبا لحن عاشقانه منصدایت می زند.تو عاشقم بودیدر اسفندی که هرگزاز تقویمت پاک نمی شود....
زمستان،می تواند زیبا ترین فصل تقویم باشدوقتی سرما می گیردم وَ بعدتوی تنور آغوشت گرم می شوموقتی شب های سیاه و طولانیمن باشموتو باشیوپرده ی اتاق،که از غروب تا صبح کشیده می ماند...
آتش زدی به زندگی مرد آذریتقویم قبل آمدنت آذری نداشت...
ما سالهاست غیر زمستان ندیدهایم تقویمها دروغ نوشتند از بهار......
بی تو تقویم پر از جمعه بی حوصله هاستو جهان مادر آبستن خط فاصله هاست...
ورق بزن اون تقویم لعنتیو که همه روزاش مث قهوه تلخه!...
یک روزهایی را باید اختصاص داد به بی خیالی...نه به دغدغه ای فکر کردنه غصه ای خوردنه نگرانِ چیزی بود.یک روزهایی را باید از تویِ تقویمِ دنیا بیرون کشید و برایِ خود کرد.از من می شنوید گاهی اوقات خودتان را بردارید و بزنید به جاده ی بی خیالی.میانِ این همه مشغله و روزمرِگی هایِ تکراری ، برایِ ساعاتی هم که شده گوشه ی دنجی رها شوید و برایِ ادامه ی راه نفس بگیرید...اجازه ندهید دلخوشی و آرامشمسیرِ قلبِ شما را گم کند...اجازه ندهید امید و نش...
دقیقه ی آخرپاییز تقویم را معطل می کند شایدبرگردییلدا مگر همین نیست...
جمعه ها را باید از تقویم بیرون کشید پخش کرد بین روزهای هفته انصاف نیست که همه دلتنگیها جمع شود در یک روز مشخص پخش شود در یک عصردلگیر...
آن زمانی که تو از کلبه ی قلبم رفتیبر درش قفل زدم تا که نیاید دگریمن و چشمان گره خورده به تقویم و زمانروز و شب با همه ی خوب و بدش شد سپری...
خزان به لطف تو چشم و چراغ تقویم است*آذر ماهی جانم تولدت مبارک*...
روز تولد انسانها در هیچ تقویمی یافت نمیشود، چرا که فقط در قلب کسانی است که به آنها عشق می ورزیم عزیزم گلم نازنینم تولدت مبارک...
دوست داشتنتتنها تقویمی بود که جمعه نداشت......
بزرگ فکر کن تقدیر”تقویم افراد عادی است …وتغییر”تدبیر افراد عالی …...
تقویم من از پاییز شروع میشودحولحالنا میخوانم وتو را آرزو میکنم...
آبان را به این می گذرانمتا پنجمین روزشتو را در میان باران و برگ های پاییزی تقویمپیدا کنم......
تقویم را معطل پاییز کرده است/ در من مرورِ باغِ همیشه بهارِ تو...
فصلیبه نام چمداندر تقویم عاشقانه هاروی زمستان را سفید می کند...
دل با تو به ریش رقبا می خنددشادی ره غم ز هر طرف می بنددهمواره بهار، چار فصل عشق استتقویم به گور پدرش می خندد...
روز تولد انسان ها در هیچ تقویمی یافت نمی شودچرا که فقط در قلب کسانی است که به آنها عشق می ورزیم️با آرزوی فرداهایی روشن️عزیزم تولدت مبارک ️️...