شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
شبمون یکی بود،ولی تاریکیامون فرق داشت...Our night was the same, our darkness was different......
این آخری ها دارم ادبیات را زندگی میکنم. تمام مفهوم ها به من قریب اند و من با تمام منطق ها غریب...ملیکانقدی (پناه)...
من خوشم با سایه ی زلفِ خیال انگیزِ او...
هرچه تبر زدی مرازخم نشد جوانه شد......
بی من، کنار سایه ی خود هم قدم نزن!...
به تدبیراز غم کونین ممکن نیست وارستن...
خرامش در دل هر ذره صد طوفان جنون دارد...
کان العالم کثیراً، و کنت أنا وحدی. جهان فراوان بود و من تنها بودم....
مژگان بهم آوردمnbsp; ورفتم به خیالت ......
دل اگر صیقل نباشد مُهر پیشانی چه سود...
بشکن خمارِ من به لبnbsp;لعلnbsp;جان فزای.....
مکیدن از لبِ هر عضو بوسی زَد دهانم را......
ترانه و موزیک:نیما معینبا صدای: ...
قدر وصالش اکنون دانی که در فراقی...
از عالم غم دلرباتر، عالمی نیست.....
در طلب کوش و مده دامن امید ز دست...
امتحان کن به دو صد زخم مرا بسم الله...
کجاست چابکیِ دستهای عقده گشایت؟...
چون دلم زنده نباشد؟تو در وِی جانی......
جز دل آزاری ازین گنبد گردنده که دید؟...
وصلِ تو چون مصیبتِ هجران به ما نساخت......
گر غایبی ز دل ، تو در این دل چه می کنی .....
تو را نادیدن ما غم نباشد......
دیر کردی نیمه ی عاشق ترم را باد برد ......
قامتی تشنه ی آغوش کشیدن داری......
صُبح را بیداری چشم تو تعیین می کند ...!...
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست ......
ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست ......
خواب در چشم و نفس بر دلِ محزون بار است ......
به شغلِ عاشقی غم هایِ عالم رفت از یادم...
در بلا بهتر که در بیمِ بلا باشد کسی......
محتسب بو میکند اینجا دهانِ بسته را.......
من خود آزرده دلم،با دل خویشم بگذار......
عشق را باور نکردی تا بدانی کیستم..!...
مرا روز قیامت با غمت از خاک مى خوانند.....
گر تو بی دردی ز دردِ دیگران فریاد کن...
سببِ رونقِ کُفر است مسلمانی ما...
به سازی پنجه کن جانا که سیمش جاودان خواند......
برون از خود ندارد چاره ای درد دل عاشق......
خنُک کسی که به شَبْ در کنار گیرد دوست ......
برکه ی بختِ من از ماهی دل مُرده پر است ......
پیش رحمت چه بود گرد گناهی که مراست ؟...
مرا روزی مباد آن دم که بی یادِ تو بنشینم ......
من انگشت نمایم به هواداری رویت...
رخسارِ ساده ی تو مرا پاکباز کرد......
ولوله در شهر نیست جز شکن زلف یار......
خانه ی قلبم خراب از یکه تازی های توست.....
نظر کنم به تو ، نازم به انتخابِ خودم...
بی رُخ جان پرورِجانان مَرا از جان چه حَظ ..؟!...
من کیم کز چون تویی بویی رسد جان مرا......