متن تابستان داغ
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات تابستان داغ
تابستان جان، چهل و پنج روز است
که آفتابت به جان مینشیند
داغت را میپذیرم،
چون بخشی از قصهی منی.
اما هر روز،
در سکوت،
یک روز از تو را
با شوق آمدن پاییز،
بیصدا خط میزنم.
تا نسیمی خنک بیاید
و جانم را تازه کند.
باران کریمی آرپناهی
لمیدهام کنار دیوار کاهگلی
و تابستان کودکیام
در آبی حوض
دست و پا میزند.
محمود خلیلی
متن تابستان کودکانه
متن تابستان داغ
متن روستا و خاطره
متن یاد کودکی
متن یادها و خاطره ها
متن حوض آبی
➷➷➷➷➷ ـבر اوج گرمای تابستاט نگاـہ سرבت تنم را به لرزه انداخت...
#المیرا پناهی درین کبود
در حال بارگذاری...