پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
حامد رجب پور :بِرسکه این روزهایک دنیا آرزودرونِ من در حالِ انقراض است.....
من دوستت دارمانقدر که حتی اگر مرده باشم هموقتی زمستان برسدو سرما به جانِ جهان نفوذ کنداز اداره گورستان مرخصی ساعتی میگیرمآنوقت از امتداد خیابان ها گذر خواهم کردو بعد به خانه تو سر میزنمبرایت چای میگذارمو به اتاق خوابت سر میزنم که اگر در خواب باشیپتو را تا زیر چانه ات بالا بکشم و کنار تخت تو بنشینمکه اگر خدای ناکرده خواب بدی پریشانت کند و به آغوش نیازمند شدییک لحظه هم در دلت فکر نکنی که نمی شود تو آغوش بخواهی و من نباشم!من ...
ولی به هر کسی نگو زندگی!کسی که زندگیت باشهمیفهمه کِی ناراحتی،کِی دلت سکوت میخواد،کِی دلت حرف میخواد...کسی که زندگیته وقتی پیدات نیست،زنگ نمیزنه دعوا کنه بگه مشکوکی!سرک بکشه...زنگ میزنه از استرس صداش میلرزه،نگرانته!میگم به هرکی نگو زندگی چونزندگیت اونیه که هرکاری میکنه تو بخندی!...
پدرم حلقه ازدواجش را فروخت تا برای مادرم لباس عید بخرد،مادر بابا را دوست داشت،بابا هم مادر را دوست داشت.بابا هیچوقت به مادر خیانت نکرد و همیشه مشغول کار بود،مادر هم هیچوقت به بابا شک نکرد.پای هم ماندند!حتی اگر زبانِ گفتن نداشتند،باورِ ماندن کنار هم میان آنها استوار بود.بیست و چند سال هم هست که کنار هم نفس می کشند و زیر یک سقف سر روی بالشت می گذارند.سه تا بچه هم دارند قدشان از یخچال بلند تر!راه به راه هم به یکدیگر نمی گوی...
گفت: از وقتایی که به من خیره میشی میترسمپرسیدم:چرا؟گفت: آخه جدی میشی،ترس برم میداره،حس میکنم هنوز نمیشناسمت،احساس میکنم غیر قابل پیش بینی میشی؛اصلا وقتی جدی بهم نگاه میکنی فکرت کجاست؟گفتم: وقتی بهت جدی خیره میشم،میرم چهل سال بعد،وقتی گوشه چشم هات چندتا چروک داره،دور لب هات پر از خط شده و حتی ممکنه صورتت چندتا لک داشته باشه؛پرسید:اونوقت هم دوستم داری؟گفتم: دوست داشتنت که به پوستت و فرم لب هات نیست،تو رو واسه چشمات دوست دارم،واسه نگاهی که...
سرم گرم توست،...مدام به تو فکر می کنم ...و سعی می کنم تمام تمرکزم را ...روی تو بگذارم....وقت هایی که پشت ویترین مغازه ای ایستاده امتا پیراهنی انتخاب کنم ...به این فکر می کنم که کدام یک از آن ها ...می توانند چشم هایت را برق بیاندازند؟وقتی کاری انجام می دهم...همیشه از خودم می پرسم ...یعنی او ....از دیدن این که من این کار ها را انجام می دهمناراحت نمی شود؟امکان دارد از این کارم قند توی دلش آب بشود؟گفتنش شاید عجیب است. .ا...