شنبه , ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دلدار ،دلی خواست و دل برد و دلم رفتدل دادم و دل بستم و دل کند چه راحت...
حکم او دیوان پسند است حکم ما دیوانه واراین تفاوت از پی دل دادن و دل دادگی ستارس آرامی...
رسم پروانه شدن شب همه شب سوختن استگرد شمع رخ تو گشتن و افروختن استپا بپایت شدن و دل به نگاهت دادنعاشقی را زتو و چشم تو آموختن است اعظم کلیابی بانوی کاشانی...
تن می دهد به تبخیر زیر شکنجه ی آفتاب جرم برکه بود دل به مهتاب دادن...