پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دروغ های را که برایم بافتی ،به رخت آویز دلم آویزان کردم تا گاهی یادآوری کنم آن حقایقی که از من پنهان شد . نسرین حسینی...
𖣘•❦︎ - ببخشید مزاحم شدم! میشه لطفا با خانومِ... زود تلفنو گذاشت: اشتباه گرفتین! نفس نفس میزد... دستشو رویقلبش گذاشت! حالا از کجا باید می فهمید که این ضربان تندِقلب، از تنفره یا دلتنگی؟! تلفن باز زنگ خورد... خیره شد به شماره ی رویخط افتاده و لب گزید! هنوزمحفظ بودش... با شعر! یادش اومد همیشه با شعر شماره شومیگرفته و کلی میخندیدن... زنگ! زنگ! زنگ! زنگ! زنگ!!! با حرص برداشت: گفتم اشتباه... - سلام. از شرکت لوازم برقی لا...
پنج شنبه ابری ست با بغضروی دشت خاطرات...پنج شنبه پنج نم باران است بر یادها، آرزوها، خاطره ها...پنج شنبه نسیمی است که رهادر دالان هزارتوی گذشته ها می گذردو بر خاطرها گرد یادآوری می پاشد..!!ارس آرامی...