بگذار نسیم در پیچ مژگانت بیاساید، شاید ببرد راز شب را از سایهی چشمانت. مهتاب اگر تابِ نگاهت داشت، میسوخت در آهِ پنهانت. ای کاش بگویمت آرام: جانم کجاست؟ در جانت.