متن نفیسه باقریان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نفیسه باقریان
سرد میپوشی و انگار دلت یخ زده است
خنده اما به لب ماست که خشک ش زده است
چشم هایت به دل آشوبه ما افزوده است
نمره ماست که در دست تو زندان شده است
کلاس دانشگاه
همش نگید دهه 90 و 80 ها فلان و چنان
میدونید واقعیت اینه که ما بازخورد عملکرد دهه های قبل هستیم
اول یه جوالدوز بزنید به خودتون بعد یه سوزن به ما
ببینید شما کجا کم کاری میکنید
که نوعی دیگه شو در پاسخ ما میبینید
چرا همیشه اونایی که...
خواستم شعر بگویم که قلم رام نشد
روی این دفتر خالی ز قدم پای نشد
خواستم بهر تو گویم که ز من دل بردی
چه بسا شب که به چشمان نفس خواب نشد
خواستم بهر تو گویم غزلی ناب نشد
همه دنیا و دلم روی ورق جای نشد
روز و...
سجاده نشین باوفایی بودم
می خانه نشین با وقارم کردی
اکنون نه وفا مانده و نه سجاده
بازیچه ی دست این و آنم کردی
چشمان سیاهت همه ی دینم برد
تیری ز کمان خود عطایم کردی