متن سجاده
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سجاده
سر به سجده می گذارم خالقم تو را بیابم
به تو خود را می سپارم سر سجاده نخوابم
گر چه دورم از تو اما میرسم به تو در آخر
جان به کف آماده هستم و کنون پا در رکابم
حال خوبی نداشت و برایم دلیل استیصالش را اینگونه توصیف کرد
از مادرم برایم سجاده ای مانده که خودم برایش خریده بودم .
دنبال خدای سجاده مادرم میگردم !؟
گفتم چرا؟! گفت
چون اینروزها واسطه استجابت دعاهایم را ندارم...
بیچاره تازه مادرش را از دست داده بود ...
این را...
سجاده نشین باوفایی بودم
می خانه نشین با وقارم کردی
اکنون نه وفا مانده و نه سجاده
بازیچه ی دست این و آنم کردی
چشمان سیاهت همه ی دینم برد
تیری ز کمان خود عطایم کردی