متن کبودی

آهسته ..
لبخنـد بزن
دار بزن غمِ افسار گسیخته را
آخر ...
جهان
دار مکافات ست

به باران دل نبند هرگاه ، دلتنگت شود می بارد..

سر سبزی جنگل ها,طراوت شمعدانی ها,
سبزیِ جوانه ها به هنگام زایش گندم
آبی اسمان,نیلگونی دریا
کبودی لعل های گرانبها
خلاصه میشود در زیبایی مردمکانت

صدایش سوز غریبی دارد که بند دل را پاره می کند. می گوید ده ماه است که عروس شده، هشت ماهی می شود که به تهران آمده. جز نانوایی سر کوچه و سوپری محل جایی را بلد نیست. اولین بار یک هفته بعد از عقدکنان شان کتک خورده. مادرش که...