شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
یک نفر هستکه خودش نیستولی خاطره اشصبح هر روز،مراسخت بغل می گیرد......
کائنات فدای لبخندِ شیرینِ اولِ صبحتبخند جانم!تو دلخوشیِ روزهایِ کسلِ کنندهای...
تمام گنجشکان شهر،منتظر باز شدن چشمانت هستند!می شود پروازشان را به تاخیر نیندازی؟...
می دانستم رویا بودمن و تو ؟بعید بود آنهمه خوشبختیحتی در تصور خدا هم نبودحق داشت که بر آورده نکرد.....
همه ی ماروزیبه کسی تکیه کردیمکه قرار بود؛بدونِ ما بمیرد !...
خودتان را قلب هیچ آدمینچپانیدجا نمی شویدچروک می شوید فقط...
من عاشقی رااز خدا یاد گرفتمهمان لحظه که گفت:صد بار اگر توبه شکستی بازآ......
عشق یک مرد را،با حرفهایش نه...از رفتارش باید فهمید...عشق یک زن را هم میتوان...چه میگویم من...زن که عاشق نمیشود...دیوانه میشود...
صبح آمده برخیز که خورشید تویی...!...