جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
دستهای تو کلید صبح است که سوی مشرق میچرخد و سپیدی را از پس نردهی سایه روشنبه سوی پنجرهها میخواند ......
ز هر چه غم است گشته بودم آزادفریاد از این دام زمانه فریادناگاه کمین گشود از مشرق دلیلدای سیاه گیسوانت در باد...